آفتاب پرست

ساخت وبلاگ
شاید بهتر است بنویسم یک جایی که راحت از بین نرود تا یادم نرفته استتا همه چیزم را در این بازی قمار نکرده امو تا همه چیزی که داشتم پاک یادم نرفته استتو همه چیز بودیمهمترینو میتوانستی با حضورت وقتی که قدرت میگرفتی همه چیز را بهتر کنییاد نگرفته بودی از روز اول به دنیا آمدنت که چطور خودت را دوست داشته باشیحسابی زخمی و خسته بودی اما بزرگ شدیخودت را یادت گرفتیروی پاهای زخم برداشته ات ایستادیو ناممکن ها را ممکن کردیخودت را پذیرفتی آنطور که میشد آدم خودش را بپذیرداز قدم زدن خوشت می آمد مخصوصا در فصل های سرداز اینکه تنها باشی مدتی برای خودت حتی اگر بیحوصله بودی، خوشت می آمداز اینکه عاشق باشی و به خودت نرم نرم برسی خوشت میآمداز یوگا کردن و کشش عضلات دست و پایت و کم کم توانا تر شدن خوشت می آمداز اینکه از خانه بزنی بیرون و یک جای جدید برای خوردن قهوه یا غذا پیدا کنی هم لذت میبردیاز نقاشی خوشت میآمد و از خریدن لوازم نقاشی،مثل چندین سال پیش پرسه زدن بین مدادها و رنگ ها آرامت میکرد چون خیال میکردی که آزادی...از کتاب خواندن و کتاب خریدن و همه چیز درباره کتاب خوشت میآمداز اینکه عصر تعطیل وقتت را در هوای آزاد بگذرانی خوشت می آمداز اینکه چندتا برنامه ‌و فیلم مورد علاقه ات را گاهی مرور کنی خوشت میآمداز عشق بازی و بی منظور دوست داشتن خوشت میآمداز دوست داشته شدن و غرق در عشق شدن هم خوشت میآمداز اینکه بگردی دنبال اینکه از چه چیزی خوشت میآمداز این دلخوشی ها کوچک مثل نوای موسیقی ایرانی... خوشت میامداز آواز ...خوشت میآمداز اینکه یک روز معمولی را به یک روز خیلی بهتر مبدل کنی خوشت میآمداز گذشتن از خیابان شلوغ پیاده و از بی هدف جلوی تابلوها و مجسمه های عظیم ایستادن خوشت میآمداز فرش ایرانی خوشت میامداز عطر آفتاب پرست...
ما را در سایت آفتاب پرست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : baftab-parastttf بازدید : 26 تاريخ : جمعه 10 شهريور 1402 ساعت: 0:29